Friday, February 21, 2014

از: د ا ن ش ن ا م ه


از: د ا ن ش ن ا م ه‌ی آ ر ی ا ن ا فهرست مندرجات harbinger تعریف پیشینه‌ی تاریخی ویژگی‌ها مراسم مقدس ارزش دین توتم خدا - روح - تناسخ يادداشت‌ها پيوست‌ها پی‌نوشت‌ها جُستارهای وابسته سرچشمه‌ها پيوند به بيرون
[جامعه‌شناسی دین] [توتم] توتم‌پرستی (به انگلیسی: totemism)، ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین مذهب اجتماعات اولیۀ بشری است که اساس آن ستایش پاره‌ای از موجودات harbinger مقدس و گاهی برخی اشیای مقدس می‌باشد که به توتم[ ] معرف شده‌اند[ ]. توتِم‌باوَری شامل دو تابو (قانون) harbinger مهم است: حیوان توتم را نباید کشت و با افرادی از جنس مخالف و از توتم مشترک نباید روابط جنسی برقرار کرد[ ]. در حال حاضر، نیز آیین‌ توتم‌پرستی، در برخی از جامعه‌های ابتدایی در آمریکایی شمالی، استرالیا و آفریقا وجود دارد و آثار و نشانه‌هایی از آن در سایر جامعه‌های متمدن و پیشرفته نیز می‌توان یافت. چنان‌که harbinger احیاناً تصویر آن‌ها را روى پرچم کشورها می‌توان دید. [ ↑ ] تعریف مردم‌شناسان و جامعه‌شناسان ار توتم تعاریف harbinger مختلفی ارائه کرده‌اند. از نظر «فرانس بوآس» harbinger (Franc harbinger Boas)، توتم عبارت است از روح پشتیبان گروه اجتماعی. «ماکس مولر» (Max Muller)، توتم را علامت و اسم اشیای مقدس تعریف کرده است. «امیل دورکیم» (Emile Durkhiem)، معتقد است که توتم مظهری از مذاهب اجتماعی جامعه‌های ابتدایی است که جامعه را که موضوع پرستش و تقدیس است، در خود مجسم ساخته است. هر چند ارائۀ تعریف جامع و کامل از توتم دشوار به‌نظر می‌رسد، ولی به‌طور harbinger کلی می‌توان گفت: توتم عبارت است از حیوان، گیاه و یا هر پدیده‌ی طبیعی دیگر که نیا یا مظهر خویشاوندی یک گروه اجتماعی یا کلان (Clan) تلقی می‌گردد[ ]. از این روی، توتم‌پرستی، تکامل خاصی است از رابطه‌ی کلی‌تر میان انسان و گونه‌های طبیعی. در واقع، توتمیسم بخشی از یک نظام ساختاری است که نه تنها رابطه‌ی انسان‌ها را با یکدیگر بلکه رابطه‌ی آدمی را با محیط او نیز سازمان می‌دهد[ ]. این آیین، اشاره دارد به نظامی از باورها و کردارها که مفاهیم مربوط به «رابطه‌ای عرفی یا عبادی» بین اعضای یک گروه اجتماعی (معمولاً گروه هم‌تبار) و مقدس‌شمردن دسته‌ای از اشیأ (معمولاً گونه‌ای حیوان یا گیاه) را تجسم می‌بخشد[ ]. [ ↑ ] پیشینه‌ی تاریخی برخی از جامعه‌شناسان و مورخان آن‌را بدوی‌ترین ادیان می‌دانند[ ]. واژه‌ی «توتم» را که به‌صورت‌های «توتام» (Totam)، «تاتام» (Tatam)، «اُتم» (Otem) و «دودایم» (Dodaim) نیز آمده است، «آلگون کین‌ها» (Algonkins) که از بومیان آمریکا شمالی هستند، به‌کار بردند[ ]. برای اولین‌بار یک مردم‌شناس انگلیسی که «جز لنگ» (J. Long) نام داشت، آن‌را در کتابی که در سال میلادی در لندن منتشر کرد، به‌کار برد[ ] و سپس در میان اصطلاحات علوم اجتماعی متداول شد. در هر حال، بومیان آمریکای شمالی اولین کسانی هستند که سازمان‌ها harbinger و عقاید کیش توتم را مطالعه کردند. در اواسط قرن نوزدهم کشف گردید که امور قیاسی و شبیه به‌هم در میان بدویان استرالیا یافت می‌شود. در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، دو پژوهشگر بزرگ انگلیسی، به‌نام‌های «بالدوین اسپنسر» (Baldwin Spencer) و «گیلن» (Gillen)، در میان قبایل استرالیا به بررسی پرداختند. یک کشیش آلمانی، موسوم به «کارل سترلو» (Carl Strehlow)، که سالیان ئرازی را در استرالیا harbinger زندگانی می‌کرد و به‌زبان محلی نیز آشنایی داشت، harbinger در این رشته تحقیقات سودمندی کرده است. وی می‌نویسد: «استرالیا ناحیه‌ای است که در آن‌جا عقاید توتم بهتر محفوظ مانده است». به‌همان اندازه که تأسیسات و عقاید توتم بهتر شناخته می‌شود، این گمان قوی‌تر می‌گردد که این آیین نقش بزرگی را در تاریخ بشر بازی کرده است. در نیمۀ قرن نوزدهم، «مک‌لیان» (Mac Lennan)، ادیان قدیم و «ربرت‌سن harbinger اسمیت» harbinger (Robertson Smith)، ادیان سامی را با این آیین سنجیده و مقایسه کردند. در پایان قرن نوزدهم، «جمس ژوژ فرازر» (Jemes George Frazer)، دانشمند انگلیسی، harbinger در این باره اسناد بسیار گران‌بهایی جمع‌آوری کرد. دورکیم (Durkeim)، دانشمند بزرگ اواخر قرن نوزدهم فرانسه، در کتاب خود با فرنام «اشکال سادۀ زندگانی دینی»، دربارۀ دین توتم بحث جالبی دارد[ ]. دین در مصر باستان با توتم‌پرستی آغاز می‌شود، دوران شرک را طی می‌کند و در نهایت به یکتاپرستی می‌رسد. harbinger به گفتۀ فلیسین شاله، روح دینی در مصر قدیم به اندازه‌ای قوی بود که مصریان تنها به پرستش مصدر زندگی بسنده نمی‌کردند، بلکه هر یک از صور گوناگون زندگی را نیز می‌پرستیدند. پاره‌ای گیاهان در نظر آنان مانند پیاز مقدس بود؛ درخت خرما که در سایۀ آن در وسط صحرا آرام می‌گرفتند، و چشمۀ آبی که در واحه‌ها عطش آنان را فرو می‌نشاند، بیشه‌ای که در مج

No comments:

Post a Comment